برچسب “اطلاع از شواهد” اکنون در سراسر بخش محبوب و مطلوب است. با وجود کمبود زمان، بسیاری از معلمان و دستیاران آموزشی به دنبال شواهدی در مورد آموزش و یادگیری مؤثر برای حمایت از عملکرد خود هستند.
به عنوان مثال، به یاد میآورم که مادر خودم – یک دستیار آموزشی پانزده ساله – از زمانی که در تعطیلی مدارس همهگیر به دست آورده بود، استفاده میکرد تا بداند چگونه میتوان مطالعه را برای لذت بیشتر ترویج کرد.
شواهد همچنین به طور فزاینده ای در بسیاری از سیاست های آموزشی اخیر نقش محوری دارند. چارچوب های صلاحیت های حرفه ای و حرفه ای اولیه وزارت آموزش، همگی فهرست های گسترده ای از مقالات تحقیقاتی را ذکر می کنند که زیربنای موارد دانش معلمان و رهبران باید حق یادگیری داشته باشند.
اما با گسترش روزافزون این غریزه و زبان، چالشها خود را نشان میدهند. برای مثال، برای یافتن یک ارائهدهنده آموزشی که محصول خود را با شواهد پشتیبانی (یا توجیهشده) توصیف نمیکند، به سختی تحت فشار خواهید بود.
بنابراین چگونه میتوانیم تعامل معنادار با شواهد تحقیقاتی را حفظ کنیم و همچنین از مدها یا مدها اجتناب کنیم؟
شرایط نامزدی
به هر حال منظور ما از «مطمئن از شواهد» چیست؟ بدیهی است که چنین اصطلاحاتی باید برای همه شاغل در مدارس به وضوح تعریف شود. با این حال از دو رهبر مدرسه بپرسید که تحقیقات و شواهد چیست و احتمالاً پاسخ های کاملاً متفاوتی دریافت خواهید کرد.
تعاریف کاری در خارج از دروازه مدرسه نیز متفاوت است. مربیان معلمان، کارمندان دولت و محققان می توانند در مورد شواهد به شیوه های متنوعی صحبت کنند که می تواند مانعی برای ایجاد درک متقابل شود.
محققان تفسیر روشن و منسجمی از آنچه «مبتنی بر شواهد» یا «بر اساس شواهد» است، ندارند. در همین حال، برخی از منتقدان در سراسر جهان استدلال میکنند که اولی یک مشکل است و «آگاهی» استقلال بیشتری را برای معلم استنباط میکند.
هر عبارتی را که ترجیح می دهید، در قلب «مطابق با شواهد» یا «مبتنی بر شواهد»، استفاده هدفمند از شواهد عینی و با کیفیت بالا است.
بعدش چی میشه؟
در حالی که ترکیبی از تفاسیر و برچسب ها می تواند باعث سردرگمی و در مواقعی اعتراض شود، هنجارهای مثبت مربوط به استفاده از شواهد در مدارس ایجاد شده است. ما باید همچنان شواهد را به طور فزاینده ای در دسترس و در دسترس پزشکان قرار دهیم.
در انجام این کار، ما باید اطمینان حاصل کنیم که از شواهد تحقیقاتی به شیوهای معنیدار استفاده میشود که به متخصصان آموزش و پرورش توانمند میشود و در نهایت نتایج دانشآموزان را بهبود میبخشد.
سه حوزه کلیدی وجود دارد که به ما در رسیدن به این هدف کمک می کند:
برچسب های شل را به چالش بکشید
معلمان و رهبران مدارس باید محصولات و برنامههایی را که ادعا میکنند «مبتنی بر شواهد» هستند، زیر سوال ببرند.
آیا یک نظرسنجی سریع برای «مبتنی بر شواهد» کافی است؟ آیا نقل قول از یک «اینفلوئنسر» به اندازه کافی حکم تگ را دارد؟
ما باید از معلمان برای ارزیابی انتقادی منابع شواهد مختلف و بینشهایی که ارائه میکنند حمایت کنیم. این به ارائه دهندگان محصولات و توسعه حرفه ای فشار می آورد تا در مورد شواهد ادعاهای خود شفاف باشند.
معلمان را برای کار تجهیز کنید
معلمان باید برای دسترسی، مشارکت و به کارگیری تحقیقات آموزشی در کارشان حمایت شوند.
چارچوب آموزش اولیه معلمان و چارچوب شغلی اولیه (ITTECF) که اخیراً منتشر شده است شامل بیانیهای است که نشان میدهد چگونه معلمان باید تشخیص دهند که شواهد تحقیقاتی میتواند «در سطح اعتبار آن متفاوت باشد».
اما همکاران پرمشغله در مدارس برای دسترسی به طیف وسیعی از منابع شواهد و ارزیابی انتقادی آن نیاز به حمایت دارند. این امر مستلزم تعهد طولانی مدت رهبران ITE و مدارس برای تقویت پایه های توسعه حرفه ای مبتنی بر شواهد است.
موانع و عوامل توانمند را شناسایی کنید
ما باید دائماً این سؤال را بپرسیم: چه سؤالات تحقیقی به تصمیم گیرندگان مربوط است، چه متخصصان، چه طراحان برنامه یا سیاست گذاران؟ در دسترس ترین قالب ها برای تصمیم گیرندگان برای دسترسی و به کارگیری یافته های پژوهش کدامند؟ چه پشتیبانی لازم است تا یافته های تحقیق به گونه ای اعمال شود که تغییرات مثبتی را برای کاربران ایجاد کند؟
در دنیایی با منافع شخصی، رقابت و مسئولیتپذیری پرمخاطره، هرگز مهمتر از این نبوده است که از برچسبهای گمراهکننده «مبتنی بر شواهد» فراتر برویم.
فرصتی قدرتمند برای دفع مدهای بالقوه وجود دارد و در عوض بر پایههای معلمان متعهد، رهبران و TA – از جمله مادرم – در دسترسی به شواهد و به کارگیری مؤثر آنها برای کمک به ایجاد تفاوت در کارشان هر روز وجود دارد.
منبع:schoolsweek